فراوانی کلمات نانوشتنی
آمار کل کلمات مورد استفاده در نانوشتنی بعد از حذف بعضی حروف اضافه
این است من با هم یک تو برای یا آن ها ذهن زندگی ما می اما اگر شاید های زمان هر میشود نیست تمام کار بود هست تا وقتی باید لحظه رو او the خواندن یعنی خودم بدن همه دقیقه فقط دیگر کسی چه باشد میکند عشق مثل خود میکنم چیزی خودت بعد کنم زمین همین کردن نه فکر حال شما حس خیلی خوب ی and to همان خودش شده حتی دارد is of مرگ گاهی انجام ای دو شد درست کنی بیشتر a you کمی بی کم یکی خدا درون شدن تر آنها آینده دیگران دارم روز هستند روی اینجا هنوز
نوشتن یوگا کند چند ولی کاری پس بر هیچ راه چیز بدون بودن تنها کرد دنیا چون ندارد حرف پیدا درک مراقبه بیرون دوست دست توجه میکنی هستم کردم پول آگاهی جهان نوشته کنیم نیاز وجود مثلا هستی that داستان باشی in هویت بزرگ آدمها جایی سال دیگری سفر میکنند انرژی تجربه ام ترس بهتر ذهنی لذت مورد طبیعت نظر باز داشته زن i دوباره کرده بازی نگاه شروع it کل سکوت دنبال غذا کلمات تنهایی نوعی سعی بین انسان شود گذشته اینکه تقریبا معنوی کن پیش تارا اول نفس بودم داری الان روزی بار آرامش میشوی همیشه دنیای خواب 2 اون نمی توی تمرین اینها نانوشتنی ات this آنچه باشم احساسات are البته مهم افکار مدام واقعی بعضی دادن کمک چرا مسیر سر 1 زیاد بهترین خودمان اش میشوند کنید زنده کنند حالا جای گفت نمیدانم وقت درونی میتوانی خانواده آرام پر انتخاب دور هایی تغییر رفتن شبیه جامعه خانه دیدن شدم خواهد میکنیم قبل موسیقی مشاهده خاک اصلی خودشان مولانا 3 ندارم بنویسم قرار آزادی for یاد سوال اکهارت تعریف زیادی آدم میتواند اتفاق تولید not پدر میدهد جواب برایت معنی نفر ترین گفتم کنار معمولا باعث حدود استفاده ایجاد حالت مینویسم مرد درگیر دارند آنقدر تصمیم اصلا روح امروز بدست فرار گوش هستیم شهر آگاه سیستم قضاوت میشوم میگوید سخت آنجا داریم خدای احساس اولین بالا we حق خوبی ساده بیدار چقدر your or شادی داشتم تبدیل هرچه غیر مادر زنانگی ارتباط اند زبان چطور ایگو میتوانم زمانی نمیشود لازم جنسی اجتماعی کردند چیست صورت جدا آب میآید ایران کتاب خواهم they زدن میدانم میرود
رشد تلاش فیزیکی نام جز my داد be حتما سه آیا نزدیک حضور بوده دیوانه کامل اقتصادی دوستان with توهم سادگورو خورشید موضوع جدید نیازی هندوستان نسبت صبح have میخواهی ده on نیستی میکردم بعدی صحبت زیر هدف قدرت حل عنوان حافظ by بد جا بشود مختلف ایگوی میخواهم عدالت مدتی هزاران all برایم درد غیره کلمه اضطراب عاشق نهایت سمت حرکت ذهنم خوردن بسیار نمیکند گل can بگویم چنین حساب مردم دوستی خلاصه دل ماشین کننده داشتن قابل همهی لا رنج وارد نشان نیستم mind پایان آخر معنویت همینطور کمتر ماه واقعیت تجربهی بالاخره میرسد قربانی برابر داده چشم تک کاملا بچه آدمهای اشک دیگه ساختن طور خالی what بشر باشیم بلکه نور if فلان فرقی انسانها مادی دیدم
نظرات