همین الان چطوری!
همین الان چطوری!
***
خیلی از سوالهای ذهن اشتباه است. اگر حواست به ذهن نباشد تو را با سوالهای نادرست گیج میکند! سوالهای ذهن معمولاً در مورد گذشته و آینده است. سوالهای ذهن معمولاً پر از پیش فرض است. یکی از راههای ورود به لحظه و دور زدن ذهن، سوالهایی است که معطوف به لحظه است.
مثلاً
همین الان چطوری؟
الان چه حس هایی در بدنت داری؟
همین الان چه وضعیتی از نظر احساسی داری؟
وضعیت نفس کشیدن ات چگونه است؟
این سوالات، ناخودآگاه، توجه تو را به زمان حال میآورد. زمان حال جایی است که ذهن از آن فراری است.
دانستن وضعیت جسمی و روحی در زمان حال، یکی از مهمترین کارهای ما در هر لحظه است.
معمولاً کلاف های پیچیدۀ ذهن، ما را در دنیایی خیالی گیر میاندازند و ما را از دانستن وضعیت لحظه باز میدارند.
پس مهمترین سوال و مهمترین کار در هر لحظه این است که بدانیم در چه وضعیتی از نظر بدنی و ذهنی و احساسی هستیم.
اگر چه ساده به نظر میرسد ولی اغلبِ آدمها از وضعیت خودشان بی خبرند.
مثلاً یک فرد مضطرب نمیداند مضطرب است و یک فرد عصبانی نمیداند که خشمگین است.
همین توجه کردن و دانستن وضعیت در لحظه، به سادگی تو را به حالت مراقبه گونِ لحظه می آورد.
در غیر این صورت، ذهن، داستانهای هزارتویی برای تو درست میکند و تو را با خودش میبرد. درست مثل سینما.
وقتی در سینما هستی برای بیرون آمدن از درامای فیلم میتوانی به اطراف خودت نگاه کنی. یعنی به صندلی ها و سالن سینما. اینطوری از داخل دنیای خیالیِ نقش بسته بر پردۀ سینما بیرون می آیی.
همین مثال در مورد ذهن هم صادق است.
با دیدن وضعیت خودت در لحظه، از سینمای مجازی ذهن بیرون می آیی.
به همین سادگی!
نظرات