فرمولِ برنده شدن در زندگی

زمان خواندن 2 دقیقه ***

 فرمولِ برنده شدن در زندگی

***


درست از چهار پنج سالگی، وقتی که ذهن ما رشد می‌کند و توسط جامعه مقایسه‌ها تقویت می‌شود، همه درصدد برنده شدن هستیم. 

دختر شش سالۀ من تارا هم دوست دارد همیشه برنده شود. مثلاً در قایم موشک وقتی پیدایش می‌کنم می‌زند زیر گریه. یا وقتی توپ بیلیارد را به سوراخ می‌اندازم یا هر بازی دیگر. این برای یک کودک شش ساله طبیعی و سالم است. اما برای آدمهای چهل ساله نه. 

من هم در این دوراهی که آیا باید از قصد ببازم یا بگذارم گاهی هم تارا با واقعیت باختن آشنا بشود، می‌مانم. بگذریم. 


بازیِ برنده شدن برای بعضی‌ها تا بزرگسالی ادامه پیدا می‌کند. یک بازی بزرگ اقتصادی و توسعۀ قلمرو و قدرت راه می افتد و همه سعی در برنده شدن دارند. 

بعضی با دروغ پردازی پشت سر همکاران و بعضی با فرستادن ناو جنگی و خلاصه هر کسی سعی دارد برنده شود. زنها با پیدا کردن بهترین مرد و مردها با گرفتن زیباترین زن! 


حالا در چهل و چند سالگی می‌خواهم فرمول نهایی برنده شدن را به شما بگویم. 


عاشق شوید! عشق بورزید! 


بله! این فرمول نهایی برنده شدن است. 


اگر با کسی بودید، عشق بورزید اگر تنها هم بودید عشق بورزید. 

اگر همسری کنارتان بود عشق بورزید، اگر همسرتان شما را ترک کرد عشق بورزید. 

اگر فرزندی داشتید عشق بورزید اگر فرزند ندارید هم عشق بورزید. 

اگر ثروتمند شدید عشق بورزید، اگر فقیر هم بودید عشق بورزید. 

اگر کل جامعه شما را طرد کرد عشق بورزید و اگر همه برای شما لایک و تشویقی فرستادند باز هم عشق بورزید. 


اگر فالوئر ندارید عشق بورزید و اگر فالوئرهای میلیونی هم دارید عشق بورزید. 

اگر سالم هستید عشق بورزید، در بستر بیماری هم عشق بورزید. 

اگر موجودی در اطراف شما بود عشق بورزید اگر تنها بودید به خودتان عشق بورزید. 


به صورت رادیکال و افراطی عشق بورزید. 

اگر طرف مقابل فهمید یا نفهمید، باز هم عشق بورزید. 


اگر در حال نوشتن و خواندن هستید، از عشق بنویسید و از عشق بخوانید. 

اگر تولید کنندۀ محتوا هستید از عشق محتوی تولید کنید و اگر لایک و فوروارد می‌کنید از عشق لایک و فوروارد کنید. 

اگر دیگران تو را به زندان انداختند، عشق بورزید. حتی پای چوبۀ دار عشق بورزید. 

مثل حلاج باشید و مثل عیسی. 

مثل مولانا و شمس و حافظ. 

فقط از عشق بگویید و بنویسید. 


این تنها راه برنده شدن در بازی زندگی است. اگر عشق ورزیدی برنده‌ای حتی اگر عمرت کوتاه باشد! 

اگر عشق را پیدا نکنی و نتوانی عشق بورزی، می‌بازی. قطعاً می‌بازی. 


اگر فکر می‌کنی دنیا ناعادلانه است، باز هم عشق بورز. 

اگر هیچ کس نبود، به خودت عشق بورز. 

در تنهایی عشق بورز. 

در تنهایی عشق بازی کن. 

بازیِ اصلی این است. 

بازیِ زندگی این است. 

عشق همیشه برنده می‌شود. 






***


از مولانای عشق بشنویم


غیر عشقت راه بین جستیم نیست


جز نشانت همنشین جستیم نیست


آن چنان جستن که می‌خواهی بگو


کان چنان را این چنین جستیم نیست


بعد از این بر آسمان جوییم یار


زانک یاری در زمین جستیم نیست


چون خیال ماه تو ای بی‌خیال


تا به چرخ هفتمین جستیم نیست


بهتر آن باشد که محو این شویم


کز دو عالم به از این جستیم نیست


صاف‌های جمله عالم خورده گیر


همچو درد درد دین جستیم نیست


خاتم ملک سلیمان جستنیست


حلقه‌ها هست و نگین جستیم نیست


صورتی کاندر نگین او بدست


در بتان روم و چین جستیم نیست


آن چنان صورت که شرحش می‌کنم


جز که صورت آفرین جستیم نیست


اندر آن صورت یقین حاصل شود


کز ورای آن یقین جستیم نیست


جای آن هست ار گمان بد بریم


ز آنک بی‌مکری امین جستیم نیست


پشت ما از ظن بد شد چون کمان


زانک راهی بی‌کمین جستیم نیست


زین بیان نوری که پیدا می‌شود


در بیان و در مبین جستیم نیست


نظرات

برای تجربه‌ی کل نانوشتنی ها؛ لطفا فهرست موضوعی و زمانی بالای صفحه را ببینید!

خبر انتقال به سایت جدید

تخیلی برای دنیا

هم هویت شدگی باذهن

خواب ذهن و بیداری معنوی

جرقۀ خشم و شهوت

مهمترین روز و مهمترین کار

ترس از تنهایی و مرگ

درد زایمان و تماس همزمان

در جستجوی سلامتی - مراسم غذا

به خدا اعتقاد داری؟