مراقبه چطور کار میکند؟
مراقبه چطور کار میکند؟
***
مراقبه نانوشتنی است. یعنی چه؟
چون نوشتن در وادی ذهن است و مراقبه بیرون ذهن است با نوشتن نمیشود مراقبه را توضیح داد.
با ذهن نمیشود بی ذهنی را دید.
این دو از دو بُعد مختلف هستند.
مثلاً نقطه خط را نمی تواند توضیح بدهد یا خط صفحه را یا صفحه فضا را.
مراقبه یعنی رفتن به بعدی بیرون ذهن.
گاهی به بی ذهنی از آن یاد میشود.
گاهی به بیرون آمدن ماهی از دریا.
مراقبه کار نیست. ذهن فقط کار را میفهمد.
ذهن بودن را میفهمد ولی عدم را نمیفهمد. ذهن برای فهمیدن عدم دوباره عدم را به وجود تبدیل میکند که غلط است.
مراقبه نبود ذهن است.
کسی که کل زندگی اش را معتاد ذهن بوده و هیچگاه مراقبه نمیکند نمیتواند مراقبه را بفهمد.
کسی که مراقبه میکند هم نمیتواند مراقبه را بفهمد بلکه او فقط آثار مراقبه را حس میکند.
مثلاً آرامش را تجربه میکند. آرامشی که از مراقبه بدست میآید را میتوان حس کرد.
اما خود مراقبه را نمیتوان حس کرد. چون چیزی است بیرون حس!
وقتی به مراقبه مینشینی یعنی به جایی میروی که ذهن آنجا نیست.
یک جور میتوان توضیح داد که یعنی مثلاً مردن در زندگی. زندهها از دنیای مرگ هیچگاه خبردار نمیشوند. حتما باید بمیری تا از مرگ خبردار شوی. و وقتی مردی دیگر نمیتوانی توضیح بدهی.
مراقبه هم همینطور است.
حتماً باید مراقبه کنی تا درک کنی.
خواب شبیه مراقبه است ولی باز هم فرق دارد.
مراقبه باید برایت اتفاق بیافتد. یعنی خیلی هم در آن نقش نداری.
ولی همه اگر تمرین کنند به آن دسترسی دارند.
آنجوری که میشد توضیح دادم! باور کنید نمیشود!
مراقبه را باید خودتان درک کنید!
خواندن و نوشتن از مراقبه غیر ممکن است.
نظرات