انرژی ِجنسیِ حیات
انرژی ِجنسیِ حیات
***
انرژی حیات همان انرژی جنسی است. یعنی انرژی جنسی فرمی از انرژی حیاتی است.
در طول تاریخ انسانها معمولاً قادر به استفاده درست از این انرژی نبودهاند. معمولاً اکثر این انرژی حیاتی هدر میرود. درست مثل درختی که هزاران گل و دانه تولید میکند و اکثرشان بدون تبدیل شدن به درختی جدید میپوسند و تبدیل به خاک میشوند.
سرکوب این میل جنسی یا استفاده نادرست از آن، هر دو کاری است اشتباه. همین سرکوب باعث میشود حتی نوشتن از آن مثلاً در این نوشته خیلی آسان نباشد. امیدوارم در دههی چهل و بالاتر بتوانم کنترل و مدیریت این حس حیاتی را بدست بیاورم.
هدایت و جهت دهی به این انرژی مهمترین کار یک انسان است. اگر نتوانیم این انرژی را درست هدایت کنیم منجر به انحرافات جنسی و هدر دادن این انرژی میشود.
همین نوشتن و هر حرکت و کاری که انجام میدهیم نوعی هدایت انرژی است. برای این نوشتن من باید توجه و انرژی تمرکز خودم را به سمت ذهنم بیاورم. باید کلمات را درست انتخاب کنم. باید معانی را با منطق درست در کنار هم بچینم.
مشاهدات من از نوسانات میل جنسی نشان میدهد که در هنگام بالا بودن این میل به شدت ریسک پذیر تر و خلاق تر و پر انرژی تر میشوم. این ریسک پذیری در تمام جنبه های ارتباطی و اجتماعی خودش را نشان میدهد. کمتر دچار ترس میشوم. کمتر حساب و کتاب میکنم و به وضوح اعتماد به نفسم بالاتر میرود.
حتی شاید همین نترسیدن از قضاوت ها در نوشتن نانوشتنی ها ناشی از این انرژی جنسی حیاتی باشد.
زن ها و مردها میتوانند در راستای هدایت این میل جنسی به همدیگر کمک بزرگی بکنند.
یک زن میتواند این انرژی حیاتی در مرد را به حرکت دربیاورد و همچنین یک مرد در زن.
در حالت ساده و فیزیک این انرژی میتواند یک بچه خلق کند. با همین نسبت این تداخل انرژی زنانه و مردانه در بعد های دیگر میتواند منجر به خلق بشود.
این انرژی حیاتی در سنین جوانی در بعد بدن و فیزیکی فعال میشود. یک جوان در بدن خودش این انرژی را حس میکند و بر اساس آن لباس میپوشد و عمل میکند. چیزی شبیه کاری که حیوانات میکنند.
در سنین بالاتر بعضی ها توانایی کنترل و هدایت این انرژی را از دست میدهند و مثلاً تبدیل به حرص و آز میشود. در بعضیها تبدیل به وسواس میشود. گاهی هم تبدیل به اضطراب میشود.
اما انسانهایی که کنترل آن را یاد میگیرند آن را در راستای خلاقیت یا رشد فیزیکی یا ذهنی و حتی رشد معنوی استفاده میکنند.
پیرمردهایی که هنوز جذابند را همه دیدهایم. این همان هدایت این انرژی به بالاست. یعنی هدایت آن به جنبه های دیگر حیات.
بدیهی ترین نمود این انرژی حیاتی جنسی در هنر دیده میشود. یعنی خلق کردن.
نظرات