پول کجاست؟
پول کجاست؟
***
خوب این عنوان شاید کمی تله باشد ولی تا حدودی هم درست است.
تله برای اینکه تقریبا تمام آدمها به دنبال پول هستند و این اصلا بد نیست. پول سمبل بقاء شده. بقا هم واجب و لازم است.
پول را از زوایای مختلف میتوان دید. برای من که اقتصاد خواندم معانی گسترده تری هم پیدا کرده. اینجا پول را از بعضی زوایا با هم مرور میکنیم.
چرا پول میخواهیم؟ وقتی موضوع، بقاء باشد پول برای تهیهی غذا و سرپناه است. غذا و سرپناهی که طبیعت برای ما تامین میکند. اما چون تقسیم کار در جامعه انسانی اتفاق افتاده پس ما برای تامین غذا و سرپناه از ابزاری به نام پول استفاده میکنیم.
بعد از تامین بقاء ما پول را برای حس هایی که پول برای ما میآورد میخواهیم. مثلاً حس امنیت یا حس مالکیت یا حس لذت یا حس قدرت.
حال اگر کسی کمی خودش را بشناسد میداند که حس ها درون انسان ایجاد میشود و مطلقا میتواند ربطی به بیرون نداشته باشد.
میتوان در بهشت و قصر بود و حس بد داشت و میتوان در جهنم و خرابه بود و حس خوب داشت.
کسی که چنین قدرتی را بدست آورده باشد دیگر اسیر محیط نیست. دیگر زندانی نیست! حتی اگر به صورت فیزیکی زندانی باشد در ذهن خودش زندانی نیست!
و بدترین زندان ها زندان فیزیکی نیست بلکه زندان ذهن است که میلههایی از ترس دارد! گاهی ما خودمان زندان ذهن و ترس را انتخاب میکنیم. چون فکر میکنیم به ما امنیت میدهد!
شاید مهمترین حسی که ما از پول میخواهیم حس فراوانی است. یعنی چیزی که اکهارت به آن تمامیت زندگی میگوید.
Fullness of life!
https://www.unwritable.net/2022/08/blog-post_39.html
تمام حس ها و همین حس فراوانی زندگی هم در لحظه وجود دارد. پس هر آنچه از پول میخواهیم هم در لحظه وجود دارد! البته بعد از تامین بقاء!
و اما موضوع بقاء!
تمام انسانها و جانوران درگیر موضوعی هستند به نام بقاء! انسان هم با اینکه تقریباً مسأله فیزیکی بقاء را حل کرده اما در بُعد ذهنی هنوز درگیر بقاء مانده. یعنی شکم ها سیر است ولی چشم ها گرسنهاند!
https://www.unwritable.net/2021/04/blog-post_87.html
حتی خود پول هم زیرمجموعهای از حس فراوانی است! یعنی پول زادهی حس فراوانی است. فراوانی زادهی پول نیست! و این اشتباه اکثر آدمها است.
اکثر آدمها فکر میکنند چیزی باید در آن بیرون باشد تا حس فراوانی در درون ایجاد شود!
حس فراوانی در بیرون نیست! حس فراوانی در آینده نیست!
آن بیرون و آینده توهم های ذهن هستند!
تنها موضوع واقعی و زنده همین لحظهی بی زمان و همین درک مستقیم من و تو در لحظه است!
پس پول هم در لحظه است!
حال اگر تو به خاطر ترس ها و اعتیاد طولانی به ذهن از درک مستقیم و از لحظه جدا باشی و درگیر ذهن باشی قطعاً درگیر ترس هم هستی! چون خاصیت ذهن جدا کردن است! و جدا کردن تو از جهان را ذهن انجام میدهد.
پس پول هم در لحظه است! همه چیز در لحظه است! حتی آینده! حتی ماده!
نظرات