خلاصه هایی برای شییر در اینترنت
با دوستی قرار شد یک سری هایلات های نانوشتنی را در فضای اینستاگرام منتشر کنیم.
این ها رو اینجا هم میگذارم.
***
در یک لحظه میتوانی ببینی که افکار و احساسات روزانهی تو تمام حقیقت نیست! و ناگهان بیدار میشوی!
این همان بیداری معنوی است!
به همین سادگی!
همه قادر به بیداری معنوی هستند! در هر لحظه!
آنقدر ساده است که ذهن نمیپذیرد!
ذهن دنبال مفاهیم پیچیده است! ذهن دنبال خوراک است و خوراک ذهن مساله است!
وقتی ذهن ببیند که بیداری معنوی به همین سادگی است مقاومت میکند!
قبول نمیکند! در مورد آن فکر میکند!
***
عکسهای سادگورو هم هست! پدر و مادرِ معنوی اینجا!
حضور معنوی اش هم هست!
حرفی نداشتم!
فقط کمی شرح حال و شرح سفر و شرح نانوشتنی!
کاری عبث! کاری غیر ممکن!
شاید شرح یوگا!
قرار نیست یوگا را بتوان نوشت!
قرار نبود اینجا پرحرفی کنم!
قرار نیست کارمای جدید بسازم!
خودت همه چیز را میدانی!
اینجا دنبال چیزی نباش!
***
برای درک آخرت باید بتوانی ذهن را خاموش کنی. چون ذهن نوعی دنیا است. دنیای ساختهی ذهن و احساسات هم از جنس دنیا است. تا وقتی غرق افکار و احساسات خودت باشی و خودت را افکار و احساسات بپنداری چیزی به نام آخرت در توجه ات نمیآید.
اما آخرت چیست؟
آخرت شاید چیزی نانوشتنی باشد.
شاید نام دیگر خدا باشد.
آخرت آن چیزی است که بعد از مرگ باقی میماند.
در مدیتیشن های عمیق وقتی ذهن خاموش شد چیزی از آخرت را درک میکنی!
میگویند بعد از مرگ به آخرت میروی. هنوز خوب نمیدانم! اما میدانم خیلی ها در آخرت هستند ولی هنوز زنده اند. مثل مولانا!
آخرت نوعی آگاهی است.
نوعی آگاهی نانوشتنی.
***
آخرت را میتوان گفت فضای خالی!
یا هیچ!
یا چیزی که چیز نیست!
وقتی چنین چیزی را درک کنی. هیچ همان همه میشود.
کم کم میفهمی آخرت همه چیز است.
اصلاً دوگانهی دنیا و آخرت هم وجود ندارد.
همهچیز همان آخرت است.
همهچیز همان خداست.
فقط یک چیز هست.
آن یک چیز شامل تمام دنیا میشود.
کم کم میفهمی تمام آنچه دنیا نامیدیم توهمی بیش نیست!
دنیا فقط جلوهی کوچکی از آخرت یا آگاهی است!
***
دنیا و هرآنچه در آن است توهمی بیش نیست. حتی این بدن! این بدن با اینکه محکم و دائمی به نظر میرسد اما فقط پنجاه سال دیگر تقریباً خاک شده. هرچیزی که دائمی نباشد دنیا است. فانی است.
افکار و احساسات و بدن و زمین و هرآنچه در آن است فانی است.
فیبقی وجه ربک ذوالجلال والکرام!
فقط یک چیز هست.
فقط یک چیز باقی میماند!
توحید درک همین است!
یوگا درک همین است!
اصلاً درک هم از اوست!
و درک در سکوت اتفاق میافتد!
***
یک صوفی یا ابن الوقت در لحظه با جریان معجزهگر حیات همراه میشود!
اینطور است که واقعاً از دید دیگران معجزهگر میشود!
اما او فقط معجزهای را که همواره هست را نظاره میکند! او اجازه میدهد معجزه اتفاق بیافتد!
او لحظه را نمی کُشد!
او گزینهها را نمیکُشد!
همواره در آزادی به سر میبرد!
***
مسلمان ها میگویند آمین!
دیگران میگویند آمِن!
اما در نمازِیوگا بیست و یک بار میگوییم آوم!
طولانی!
و در طول خارج شدن یک نفس!
مثل طول زندگی!
ارتعاش خدا در این بدن!
طول یک بازدم! خروج هوا از داخل بدن!
از داخل نِی!
از داخل نیستی!
توخالی که بشوی در آن دمیده میشود!
***
جواب خلاصه و کوتاه برای سوال «کدام یوگا؟» این است:
یوگا تجربهای شخصی است! تجربه کن! همه را تجربه کن! با کل وجودت تجربه کن! جواب «کدام یوگا» درون خود یوگاست!
با این مقدمه برویم سراغ مابقی توضیحات! البته باید بگویم شما نیازی نداری این توضیحات را بخوانی! برو تجربه کن! اما اگر خواستی بیشتر بخوانی؛ مایهی خوشنودی من خواهد بود!
یوگا از بدن شروع میشود و به فرای بدن میرود. علت این که نمیشود سوال «کدام یوگا» را درست جواب داد در تناقض این سوال با خود یوگاست!!!
یعنی چه ؟!
ببینید یوگا یعنی یگانگی! یعنی تجربهی یگانگی!
یگانگی باچی؟ یگانگیِ همه گیرِ جهان!
یگانگی همه چیز با همه چیز!
***
پس یوگا را شروع کن! از همین امروز! فکر نکن! همان نرمش را شروع کن!
همین یوگا تو را به سفرهایی میبَرد که انتظارش را نخواهی داشت!
مثل سفری که مولانا رفت!
همین یوگای بدن تو را به چیزی میبرد فرای زندگی و مرگ!
همین یوگای بدن را شروع کن!
همین نرمش ها به تو بال پرواز خواهد داد!
نوری بر تو خواهد تاباند!
نظرات