من دروغگو هستم!
من دروغگو هستم!
***
همانطور که بعضی دوستان میگویند من دروغگو هستم!
این نوشته هم دروغ است!
این کلمات دروغ اند!
راست را فقط خودت میتوانی بدانی!
آنچه من بگویم حتماً دروغ است!
دروغ های من را باور نکن!
ذهن دروغ است! کلمه دروغ است! فکر دروغ است!
باور کن! بدن دروغ است! ماده دروغ است!
اما مرگ دروغ نیست!
مرگ ذهن دروغ نیست!
مرگ بدن راست است!
گذشته دروغ است! آینده دروغ است!
هر آنچه بتوانم در کلمات بگویم حتماً دروغ است!
راست را خودت میدانی!
راست را از من نپرس!
اینجا سرشار از دروغ است!
راست را که نمیشود نوشت!
راست را نمیشود گفت!
راست را که بخواهی بگویی دروغ میشود! بلافاصله!
هیچکس راستگو نیست!
اصلاً گفتن از ذهن است که آن هم یک دروغ بزرگ است!
دروغی که تو باور کردهای!
ترس را باور کردهای!
آینده را باور کردهای!
خدا را هم باور میخواهی بکنی!
چرا دروغ را باور میکنی؟
راست را خودت میدانی!
نیازی به گفتن من نیست! نیازی به نوشتن نیست!
راست همیشه هست!
اصلاً اگر من کمتر دروغ بگویم شاید بهتر باشد!
این کلمات دروغ! این حرفهای دروغ! این داستانهای دروغ!
اصلاً حروف هم دروغند. فقط همان الف راست است!
بقیه همه کج و معوج هستند! دروغ های پیچ در پیچ!
دروغگو هم کم حافظه است! درست مثل من!
با اینکه میدانم دروغ گفتن خوب نیست باز دروغ میگویم!
بدتر از آن دروغ مینویسم!
بدتر اینکه دروغ ها را پخش میکنم!
دروغ ها را بین مردم پخش میکنم! اینطوری معروف میشوم به دروغ پردازی!
بهتر است دروغگویی را ترک کنم!
همه خودشان راست را میدانند!
چه نیازی به دروغ پردازی های من هست؟
چه نیازی به نوشتن نانوشتنی هست؟
بالاخره یک روز دروغهای من با تمام افکار دروغم و همین بدن دروغ؛ تمام میشود!
آن وقت همهی ما از شر این همه دروغ خلاص میشویم!
راست میماند در سکوت!
راست مثل الف!
همان حرف اول کافی بود!
راست ِ راستِ راست!
نظرات