یک کلمه
یک کلمه
***
عنوان فقط یک کلمه است. نمیشود تمام آنچه قرار است اینجا اتفاق بیافتد را در یک کلمه خلاصه کنم.
من به کلمات معتاد شدم. همانطور که به بدن و به ذهن معتاد شدم.
فکر کنم خیلی شک داشتم به زمین بیایم یانه. مادرم هم شک داشت. فرزند هفتم ناخواسته. من هم شک داشتم. سفر دیگری در زمین.
سفر دیگری در این بازی کربن و هیدروژن! سفر دیگری در سکس. سفر دیگری در خواب و بیداری. سفر دیگری در بدن!
دوباره چرخیدن! دوباره خوردن! دوباره سکس کردن! دوباره آمدن! دوباره رفتن! دوباره مردن!
دوباره و دوباره و دوباره!
از مبدأ دور شدن.
از مقصد دور شدن!
دوباره نزدیک شدن!
دوباره اعتیاد به ماده!
اعتیاد به کلمه!
اعتیاد به نوشتن!
اعتیاد به پول!
اعتیاد به فکر!
اعتیاد به آن طرف طیف!
اعتیاد به بدن زن!
اسم این موسیقی هست داستان زندگی!
لینکش این است.
https://music.youtube.com/watch?v=r2JBy_UF9Ss&feature=share
معمولاً کمتر کسی این موسیقی های آرام را گوش میدهد. من هم بعد از کلی یوگا و مدیتیشن با این موسیقی ها هم فرکانس میشوم. اما به هر حال مینویسم. به خاطر اعتیادم به کلمه! اعتیادم به کلمات! اعتیادم به ذهن!
انگار میخواهم اثری از خودم به جا بگذارم!
محمد اثری نگذاشت! عیسی ننوشت! آنها میدانستند نوشتههایشان بت میشود. بت هایی که بر سر دیگران کوبیده میشود.
نه اینکه من محمد یا عیسی باشم! اما میتوانم خودم را با آنها مقایسه کنم! چرا که نه؟
من با مولانا و حافظ خودم را مقایسه میکنم. این ها و زندگان امروز. سادگورو و اکهارت. اینها معلمان من هستند! اگر بتوانم.
من پتانسیل اش را دارم. تو هم داری. همهی ما آدمها داریم.آرزوی بزرگ داشتن عیب نیست.
شاید روزی جهان به حضور آنها منور شد!
جهان که منور هست! منظورم جهان درون خودم است!
آن هم کمابیش هست.
گاهی کمتر و گاهی بیشتر.
منبع نور مشخص است.
همان منبعی که همه چیز از آن میآید!
بیگ بنگ!
غرش بزرگ هستی!
سکوت فراگیر جهان!
منشأ تمام هنر ها!
منشأ تمام خوبی ها و بدی ها!
منشأ تمام کلمات!
منشأ ماده و غیر ماده!
منشأ تمام دو ها!
همان یک!
همان یک نانوشتنی!
یک بزرگ!
یکی که نمیتوانی در باره اش بنویسی!
آخر اشک ها نمیگذارند!
نظرات