عدالت و پذیرش
عدالت و پذیرش
***
ما با دیدن ظلم ها خشمگین میشویم اما میپذیریم.
ما با دیدن اتفاقاتی که در جهان میافتد ناراحت میشویم اما میپذیریم!
من با دیدن آنچه در ایران اتفاق میافتد تحت تاثیر قرار میگیرم اما میپذیرم!
چه چیزی را میپذیرم؟
آیا این پذیرش مساوی انفعال است؟
خیر!
آیا این پذیرش بخاطر ترس است؟
خیر!
آیا این پذیرش بی عملی است؟
خیر!
آیا ناشی از بی احساسی است؟
خیر!
اتفاقاً من هم با آهنگ برای شروین گریه میکنم!
ریشههای این غم را درون خودم میابم!
زندگی چیزی جز شادی نیست!
زندگی چیزی جز عدالت کامل نیست!
اما عکسالعمل من در برابر ظلم چیست؟
در برابر این همه ظلم چه میکنم؟
در برابر نابودی زمین چه میکنم؟
من بیشتر به درونم میروم!
بیشتر مراقبه میکنم!
شاید به نظر تو مسخره بیاید!
شاید تو فکر کنی حاشیه میروم!
شاید تو فکر کنی سرم را در برف میکنم!
اما برعکس!
اگر کمی مراقبه کرده باشی
میدانی خشم از درون تو میآید.
میدانی دیکتاتوری ار درون ما میآید!
میدانی برای تغییر جهان باید خودت را تغییر بدهی!
قدرت معجزه تغییر درون را دیدهای.
اگر کمی مراقبه کنی خواهی دانست که
عدالت تمام و کمال در جهان وجود دارد!
هیچ ظلمی در نهایت نیست!
ظلمها سطحی و ظاهری اند!
یک محاسبه گر دقیق تمام ظلم ها را به خود ظالم بازمیگرداند!
اگر کمی مراقبه کنی خواهی دانست
تو تنها مسؤول خودت و دنیای درونت هستی!
این تنها راه نشان دادن مسؤولیت تو نسبت به جهان است!
جامعه یعنی اجتماع آدمها!
تنها آدمی که تو توان تغییرش را داری خودت هستی!
با تغییر خودت؛ با تغییر انرژی خودت میتوانی جامعه را تغییر بدهی!
معجزه وار به نظر میرسد اما معجزه شدنی است!
فقط باید جرأت مواجه شدن با خودت را داشته باشی!
عدالت در جهان برقرار است!
شاید موقتا ظلمی بشود ولی در دنیایی موازی بلافاصله ظالم محاکمه میشود!
به عدالت بی نقص جهان ایمان بیاور!
چیزی جز عدالت وجود ندارد.
نظرات