خانواده چیست؟
خانواده چیست؟
***
سادگورو میگوید خانواده یک جنایت است! افراد کمی میفهمند!
محمد گفت روزی میرسد که زن از مرد و خانواده از یکدیگر فرار میکنند! افراد کمی میفهمند!
عیسی به مریم اشاره کرد و گفت او مادر من نیست! افراد کمی فهمیدند!
خانواده چیست؟
میگویند من اهل خانواده نیستم!
واقعا خانواده چیست؟
یک گذشته؟ یک تاریخ؟ مقداری ژن؟
یک قرارداد اجتماعی؟
تارا دختر چهار سالهی من یک تمرینی با من انجام داد. وقتی که به او توجه و محبت میکنم یکی از عروسک هایش را میآورد و میگوید ددی! این عروسک و بوس کن! در واقع من را تست میکند میخواهد ببیند این توجه و محبت مرز دارد یا نه!
تارای چهار ساله میخواهد بداند که این توجه و محبت مشروط است یا بینهایت؟ محدود است یا همه گیر! اگر من نتوانم همان محبتی که به او ابراز میکنم را به یک عروسک ابراز کنم محبت من واقعی نیست! درونی نیست! مشروط است!
نکته را گرفتید؟ خانواده یک رابطهی مشروط است! یک دوست داشتن فیک! یک محبت مشروط! یعنی من مرز بندی کردم! یعنی من فقط به افراد خاصی محبت دارم! فقط یک تعداد محدودی در کادر عکسهایم و در دایرهی توجه ام هستند!
خانواده یعنی من بچهی همسایه برایم مهم نیست! یعنی بچههای آفریقا یا سیستان مهم نیستند! میتوانم گرسنگی آنها را ببینم! در عین حال شکم فرزندم را پر کنم! فیک بودن داستان را میبینید؟!
خانواده یعنی قرارداد!
در نهایت خودش خانواده یعنی مقداری ژن! یعنی یکی بودن جنس گوشت و پوست! همین!
خانواده یعنی خودخواهی! یعنی محبت غیر اصیل! یعنی عشق مشروط! یعنی عشق پوک!
با این تعریف من اهل خانواده نیستم! با اینکه دلم می لرزد از دیدن زیبایی های یک زن! با اینکه بدنم چیزی کم دارد با ندیدن دخترم تارا! اما من اهل خانواده نیستم!
درست فهمیدید! من دلم با دیدن هر زنی میلرزد! دلم با دیدن هر بچهای میسوزد!
متاسفم که نتوانستم احساس خاص بودن به شما بدهم! شما دنبال حس خاص بودن هستید! دنبال جدا کردن خودتان هستید! دنبال پر کردن تنهایی تان با مفهوم فیک خانواده هستید! دنبال باد کردن ایگوی خودتان هستید! با افتخار کردن یا شرمسار بودن نسبت به خانواده!
نه! خانواده پایهی اجتماع نیست! بستری موقت است برای رشد بچه! اما وقتی رشد کرد دیگر خانواده معنی ندارد! بچه که بزرگ شد دیگر نیازی به خانواده نیست! کودک متعلق به خانوادهی بشر است! متعلق به خانواده ی زمین است! متعلق به خداست! متعلق به طبیعت است!
اسم خانوادگی را؛ ژن خانوادگی را با خود چند سالی یدک میکشد! اما فقط ٧٠-٨٠ سال! نه بیشتر!
کودک بازمیگردد به زمین! به مادر اصلی! به خانواده ی اصلی!
ما باز میگردیم به خورشید! به پدر اصلی! به مرگ! به خدا! به طبیعت!
پس پدر من خورشید و مادرم زمین است!
تمام درختان و آهوها و آدمها خواهر و برادر هایم هستند!
جنگل خانهام است!
من شریک جرم این جنایت خانواده نمیشوم!
من اهل خانواده نیستم!
من جنایت نمیکنم!
من مرزبندی نمیکنم!
من این بدن نیستم!
این ژن نیستم!
همانطور که عیسی بدن نبود!
نظرات