شادی کجاست
شادی کجاست
شادی جایی در قلبت است. خیلی دیده نمیشود. میشود عکسهایی از سفرهایت بگذاری. مدام لبخند بزنی. بخندی. جوک تعریف کنی. پول در بیاوری. مدام پارتی و مهمانی بروی.میتوانی مثل میلیونرها سوار موشک فضایی بشوی و از بالا به زمین کروی نگاه کنی ولی شادی در قلبت نباشد.
از آن طرف میتوانی یا یاد مرگ زندگی کنی. روزی چند بار اشک بریزی. سکوت کنی. شبها کم بخوابی. تنها باشی. ولی شادی در قلبت باشد.
شادی واقعی در لحظه مستتر است. شادی واقعی یک حس نیست. چون حس ها گذرا هستند. شادی در لحظه اتفاق میافتد. شادی در یک نگاه مستتر است. در امید. در موسیقی. در یوگا.
ممکن است تمام دنیا فکر کنند تو شادی. ممکن است میلیون ها دلار خرج کنی. اما شادی واقعی خریدنی نیست. شادی واقعی میماند در لحظه. نمیتوانی صاحبش بشوی. شادی را نمیتوانی نگه داری. شاید لحظهای بعد در اوج غم باشی. ولی لحظهی بعدی وجود ندارد. شادی واقعی را نمیتوانی دنبال کنی. همین که دنبال شادی بروی از کفت میرود. وقتی خانه ماشین هواپیما زن لاکچری و غیره را بدست آوردی هیجان دارد و هیجان در ابتدا شبیه شادی است چون هیجان کمی تو را به لحظه میآورد. اما هیجان فروکش خواهد کرد. شادی واقعی در لحظه است. اگر لحظه را درک کنی. لحظه را نمیتوان درک کرد. لحظه آن قدر بزرگ است که غیر قابل درک است. فقط باید منتظر بمانی. کسی بیاید تو را به لحظه ببرد. بهشت در لحظه است. خدا در لحظه است. این کلمه ها در لحظه اند. موسیقی در لحظه است. زندگی در لحظه است. اندکی فکر. اندکی غفلت کافیست تو را از لحظه پرت کند. یک لغزش ذهن کافیست تا تو پرت بشوی به جهنم آینده یا گذشته. به جهنم افکار. جهنم زیستن در خارج لحظه است. لحظه را دریاب. لحظه در سکوت جلو میرود. خلقت در لحظه اتفاق میافتد. درد در لحظه اتفاق میافتد. تولد و مرگ در لحظه هستند. همه چیز در لحظه است. همین لحظه. لحظهی تایپ این کلمهها. لحظهای در صبح. لحظهای دیگر. لحظهای دیگر. هر حرف یک لحظه است. هر کلمه در لحظه ساخته میشود. لحظه تمام دارایی من و توست. لحظه شادی است. شادی واقعی. واقع شونده در لحظه. حتی دردها در لحظه دیگر درد نیستند. درد هم میشود شادی لحظه ای. آن جهنم هم در لحظه که باشی ناگهان گلستان میشود. ابراهیم را یادت هست. ابراهیم در لحظه بود. عیسی در لحظه بود. محمد. همه و همه. حتی خدا در لحظه است. یوگا در لحظه است. پایان در لحظه است.
نظرات
دمت گرم زسول