داستان پول
داستان پول
واما داستان زيباى پول !
فراتر از آنچه كه هرروز ميخوريم و مصرف ميكنيم
مال و ملك هاى بيشتر هدف نيست بلكه وسيلست
وسيله اى براى رسيدن به هدف
و هدف بزرگتر؛ رسيدن به يك داستان خوب براى زندگىيست
زندگى ما هم زندگى جمعيست
و جمع تشكيل شده از ما ها و ارتباطهاى بين ما
پس پول و ثروت وسيله ايست براى ارتباط بهتربا ديگران
همانطور كه
تبادل ثروت يك نوع ارتباط است
معامله هم عمل كردن با يكديگراست !
يادش بخير ... قديمها
وقتى به بقال محل پول ميداديم و جنس ميگرفتيم
يك لبخند و يك سلام گرم هم رد و بدل ميكرديم !
بازى پول يك بازى دادن و گرفتنى بيش نيست
اينطور كه نگاه كنيم كار با پول مثل بازى و تفريح ميشود...
داستان زندگى بخش هاى مهمترى هم دارد
مثل بخشهاى تولد و مرگ !
اين داستان بخشهاى زيباترى هم دارد
مثل قسمتهاى اشك و لبخند!
اين داستان كه ما در زندگى دويديم كه پول در بياوريم و بخوريم و تمام؛
حتى در شان گنجشكهاى روى درختان كوچه ى ما هم نيست !
آنها بعد از پيدا كردن و خوردن دانه ى روزانه شان كمى با هم پرواز ميكنند
كمى آواز ميخوانند و براى جوجه هايشان لانه ميسازند ...
اين داستان كه ما پول در آورديم و روى هم انباشتيم تا بعد مردنمان توسط قانون و با عدالت بين وارثين تقسيم شود هم زياد جذاب نيست!
آخر انتظار وارثان براى گرفتن سهمشان انتظار سختيست !
اين داستان هم كه آنقدر پول روى هم بگذاريم كه بشود سرمايه اى كلان و زن و مرد و پير و جوان و پولدار و فقير ؛ از صبح تا شب و از شنبه تا پنجشنبه كار كنيم كه آن سرمايه سالى فلان درصد بيشتر شود هم نوعى ديوانگيست!
اما داستان زيباى پول وقتى شروع ميشود كه با پول و ثروت لذت ببريم !
بعد از اينكه به اندازه كافى خورديم و سير شديم
كمى را براى تحقيق و ارضاى كنجكاوى خرج كنيم
كمى هيجان بسازيم !
كمى با خريدن لبخند!
خريدن لبخند كودك خيابان گردى از ديدن يك بستنى
گاهى با خريدن اميد!
اميد بيمارى براى ديدن طلوع فردا
و زمانى با خريدن و نمايش دادن زيبايى و ساختن لذت ببريم !
اگر از پز دادن لذت ميبريد كه هيچ ولى كمى هم پز بخشيدن هايمان را بدهيم !
كمى خرج زيبا كردن خودمان كنيم !
كمى خرج زيبا كردن زمين !
كمى خرج نگهدارى جنگلهاى زيبا رودها و دشت ها و درياهاى زيبا !
و كمى هم خرج خانه ها و خيابانها و ماشينهاى زيبا كنيم !
كمى از آنرا خرج كنيم براى
ساختن جمعهايى شاد !
و داستانهايى زيبا
كه ميماند...
داستانهايى كه بي نهايت بار نقل ميشود
داستانهايى كه شيير ميشود و لايك ميخورد !
و هربار اشكهاى شوقى را با لذت تمام بر گونه ها جارى ميكند !
آخ كه چه لذتى دارد بازگوكردن اين داستان پول !
نظرات