ذهنِ بیش فعال
ذهنِ بیش فعال *** چند روزی با یکی از دوستانِ اهل مراقبه و یوگا بودم. اگرچه آگاهانه کمتر حرف میزدیم اما گاهی هم در مورد ذهن و مسیرهای معنوی گفتگوهای خوبی داشتیم. تقریباً تنها آدمی که با او ارتباط مستقیم دارم و میتوانم در مورد مسیر معنوی صحبت کنم. انسانهای دیگر مثل اکهارت یا سادگورو یا حسین اورا یا مریم شهیدی و خیلی های دیگر هستند ولی ارتباط مستقیمی با آنها ندارم. او تنها کسی از اطرافیان من است که به اندازۀ کافی مراقبه کرده که بتواند ذهن را از بیرون ببیند. بنابراین خیلی از حرفهایی را که با بقیۀ آدمها نمیتوانم بزنم با او میتوانم! روز آخری که با هم حرف زدیم تشخیصی برای من گذاشت و اینطور بیان کرد. ذهن تو بیش فعال شده. ذهن تو از یک حدی فعال تر شده. راه برگشتی هم نیست. تو دیگر نمیتوانی برگردی به عقب و مثل آدمهای معمولی بشوی. مثل کسانی که انرژی کندالینی شان فعال میشود در مورد تو، انرژی ذهنی ات فعال شده. نمیتوانی ذهن را متوقف کنی. تنها کار، مشاهده است و رفتن بیشتر به مسیر معنوی و تمرینات معنوی. یکی دو روزی است که ذهنم روی پاراگراف بالا فعال شده. حالا مشاهدات خودم هم این موضوع را