خدای پارتی

زمان خواندن 1 دقیقه ***

 خدای پارتی

بعد ای سی و چند سال زندگی در مملکت اسلامی و یاد کردن هر روزه ی خدا در هر صبح و شام و هر خـــــــــداحافظی چند سالی میشه که تصمیم گرفتم در مورد خدا زیاد با کسی حرف نزنم !


چون تعریف خدا برای من اینه : 

یک حس شایع بین آدمها؛ خصوصا آدمهایی که تو مناطق خشک  و کم باران زمین زندگی می کنند؛

این حس شاید خیلی عمیق باشه و حرف زدن منطقی در مورد اون حس شاید منجر به صدمات عاطفی به فرد بشه !


اما

تقریبا هر کسی تو حرفاش با تو گفت من خدا رو قبول دارم یا خدا فلان و فلان ...

تلویحا داره میگه : من از تو بالاترم!

چرا؟

خیلی ساده است:


خدا برای اکثر آدمها یک شخصیت فرا تر از انسان است و به محض صحبت در مورد یک مفهوم بالاتر از انسان گوینده نیز در مقامی بالاتر از مخاطبش قرار میگیره !


به طور خلاصه هر کسی در مورد خدای برتر صحبت کرد منظورش اینه : 

< من در مورد خدابیشتر میدونم

یا من خدای برتر رو قبول دارم و تو نداری !

 پس من به خدایی که از تو و همه ی انسانها بالاتره نزدیک ترم و بنابر این تو از من پایین تر قرار میگیری ! >


اینجاست که رابطه افقی بین آدمها تبدیل به رابطه عمودی میشه !

دقیقا در همین جاست که دیگه گفتگو با یک آدم خداشناس! به بن بست میرسه ! 

و متاسفانه تا وقتی که اون آدم قبول نکنه که با تو برابر هست نطفه ی جنگ های مختلف شکل میگیره !


دوستان مذهبی و غیر مذهبی من !

تو رو به هر خدایی که می پرستید قبول کنید که ما در شناختمان از خدا با هم برابریم !


در پایان امیدوارم این حرفهای من در مورد خدا نشان برتری طلبی من نباشه !


نظرات

برای تجربه‌ی کل نانوشتنی ها؛ لطفا فهرست موضوعی و زمانی بالای صفحه را ببینید!

فرمولِ برنده شدن در زندگی

تمرین دوستِ قدیمی

قرص بخورم یا نه؟

معنویت وجود ندارد!

انتخابِ هر لحظه

شکرگزاری اصیل با توجه

شغل ایده آل برای من، برنامه نویسی

در جستجوی ازدواج و عشق

شامل شوندگی

راز خدا، راز مرگ، راز لحظه!